سفارش تبلیغ
صبا ویژن
آنکه در دین خدا تفقّه کند، خداوند همّ و غمش را کفایت می کند و از آنجاکه به حساب نمی آورد، روزیش دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

دختر مشرق

 
 
درد و دل با خدا(شنبه 85 مهر 15 ساعت 1:31 عصر )

 

سلام خدا جونم حالت که خوبه ها؟؟؟

چند وقته دیگه برات ننوشتم از خودم، اصلاً متوجه شدی یا نه؟؟

خودت خوب میدونی که خیلی به یادت هستم مخصوصاً تو این ایام مقدس که هر لحظش و هر دقیقش بویه تو رو میده مخصوصاً سحرها، من تو اون نسیم سحری و تو اون آرامش و سکوتی که همه جا رو گرفته متوجه حضورت شدم،  وقتی که  سرم رو بالا می برم و چراغ تو خونه ها رو روشن میبینم میفهمم که هنوز رسم مسلمونی و شب زنده داری زندس و وقتی چراغی رو خاموش میبینم ناخودآگاه یاد خواب غفلت میوفتم نمیدونم چقدر درسته اما من این رو خواب غفلت میدونم غفلت از خودت.. میدونی چرا؟

چون اونهایی که تا به حال یه بار نرفتن زیر آسمونت و نگاه به آسمونت نکردن چه میدونن تو بهترینی...!!

و یا اونهایی که یه بار با دل شکستشون  نگفتن خدایا دوستت داریم چه میدونن تو پناه دهنده بی کسایی!!!

میدونی به چی دارم فکر میکنم به این که چه طور دلشون میاد از تو دور شن!!

خدا جونم بیخیال از همه اینها اومدم برات درد و دل کنم یه کم بیشتر از دلم بگم...

خدا جونم سه روز پیش یادتت هست؟؟ وقتی که دلم گرفته بود به بهونه نماز دست از کار کشیدم و رفتم یه گوشه ساکت شرکت اولش سعی کردم آروم باشم اما بعد از نماز وقتی سجده رفتم و تا همینکه گفتم شکرالله بغض کردم که خدا جونم کمکم کن از این دوگانگی ها راحت شم دوگانگی بین دلم و عقلم ازت خواستم هر چی شک هست ازم دور کنی یادته؟؟

امروز اومدم ازت تشکر کنم بگم خیلی خیلی خوبم و شک ندارم لطف تو شامل حالم شد اما خدا جونم یه خواسته ازت دارم و حالا که میخوام این خواسته رو بگم بهت دلم گرفت یه جواریی چون با همه وجودم ازت میخوام باشه؟؟

خدا جونم تو که ارحم الراحمین هستی تو که از بزرگی برایه هیچکی کم نمیزاری تو که خیلی راحت گناها رو می بخشی و تو که اونقدر سخاوت داری که به همه به اندازه عقلشون میدی بهم رحم کن ....

از آرامش خودت بهم بده البته میدونم یادت کلی آرامش داره..

منو لحظه ای به خودم وا مگذار....

منو تو این دریای بی انتها که هر لحظه امکان طوفان داره ولم نکن دستمو بگیر البته میدونم که خودم هم باید بخوام بهم اراده بده که بخوام... از من شک و دوگانگی ها رو دور کن و همیشه حامی آبرویه من باش... خودت که میدونی چقدر تو خیالم باهات حرف زدم حتی اگه احساسم رو بهت نشون ندادم

خدا جونم خیلی حرف زدم خسته شدی نه؟

خیلی دوستت دارم و خیلی دلم میخواست باهات باشم و درد و دل کنم..

من منتظر شنیدن صداتم... منتظر حس کردن گرمی دستات رو شونه هامم... منتظر حس کردن آرامش حضورت در دلم هستم... زود بیا.... او که حافظ مراد دل من است ...هرگز نخواهد مرد... من تمامی بارها را به خداوند درونم می سپارم.... تا رها و فارغ البال باشم....

 

shiva 

 



 
لیست کل یادداشت های وبلاگ?
 




بازدیدهای امروز: 12  بازدید

بازدیدهای دیروز:1  بازدید

مجموع بازدیدها: 158866  بازدید


» لوگوی دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» موسیقی وبلاگ ? «
» اشتراک در خبرنامه «